اصولا وقتی بچه ها توی دانشگاه مشکلی داشته باشند یا بحثی در گرفته باشد می ایند اتاق مشاوره .

سه شنبه بود .دو تا از دخترها عصبانی آمدند پیش ما.دعوا سر گیره موی بزرگی بود که یکیشان به سرش زده بود.آنقدر بزرگ که پشت سری نمی توانست تخته را ببیند.می گفت :بهش می گم گیرتو بیار پایین می گه به تو مربوط نیست.می گم بیا جامون و عوض کنیم می گه زرنگی.کلافه شدم .هیچ کسم حاضر نمی شه جاشو با من عوض کنه .چون گیره خانم جلوی تخته دیوار درست کرده.

دوتا کف دست مردانه را کنار هم تصور کنید .چیزی در این اندازه ها در پشت سرش نصب شده بود.گفتم دختر خوب راست می گه .کلیبست خیلی بزرگه .اندازه سرته .اخه این چه کاریه ؟

دخترک مظلومانه می گوید:خوب خانم همه می زنن اینا فقط به من گیر می دن.نفر اول را از اتاق بیرون می فرستم.لبخند زنان می گویم:هزار چهار صد سال پیش پیامبر ما این شکل سر زنای مسلمون و پیش بینی کرده بود.متعجب می گوید :واقعا !؟ بله .اینم حدیثش .از کشوی میز برگه باریکی که از قبل آماده کرده بودم را بیرون می آورم و دستش می دهم ومیگویم بلند بخون:زنان امت من در اخر الزمان لباس بر تن دارند اما در واقع لختند روی سر آنها مانند کوهان شترِ لاغر اندام است بر آنان نفرین کنید، آنان نفرین شده هستند .

سرم را به علامت تصمیم با خودت است تکان می دهم .متفکرانه بیرون می رود.