تکرار تاریخ


مدینه سال ۶۰ هجری

زمان حکومت بنی امیه بود .منکرات همه جا را فرا گرفته بود، حتّى مرکز حکومت پیامبر مهربانی  مدینه منوّره، آلوده به انواع منکرات و محرّمات شده بود.  کار به جایى رسیده بود که گروهى از مردم مدینه به استقبال زنان خواننده مى رفتند و از این کار احساس شرمندگى نمى کردند!گناه مایه فخر و مباهات مسلمانان شده بود.فریادهای حسین هم به جایی نرسید.ملئت بطونکم من الحرام.

مدینه سال 63 هجری

حسین (ع)لابه لای عیاشی ها و خوش گذرانی های مسلمانان در کربلا قطعه قطعه شد .اما خونش جوشید .مردم مدینه پشیمان قیام کردند.اما قیامشان نوش دارو بود.یزید دستور قتل عام داد.هزاران نفر اعم از مردم عادی ،صحابی رسول خدا و حاملان قران که در برابر فساد مردم سکوت کرده بودند کشته شدند.سربازان به زنان تعرض کردند و هزارن ولد نامشروع روی دست مردم مدینه ماند.مردم مدینه پیمان بندگی ابدی برای یزید امضا کردند.

ماجرا تمام نشد .سال ها بعد حجاج بن یوسف ثقفی حاکم حجاز شد.آمار كشته شدگان به دست حجاج يا به دستور او يكصدو بيست هزار نفر بود. و افراد زنداني او كه (گويا پس از مرگش) آمارگيري شد، به هفتاد هزار نفر رسيد كه سي هزارنفر از انها زن بودند.اما اينكه چه تعدادي از آن‌ها بر اثر خفقان زندان و كمبود غذا و آب و هواي آزاد  و از ناراحتي روحي و رواني از بين رفتند، معلوم نيست.

فساد ،تساهل و تسامح ،به سخره گرفتن کلام خدا،بی حرمتی به تعالیم وحی و نبی پاک اسلام،تمسخر دین داری ،ترک امر به معروف و نهی از منکر ،مباهات به گناه،استقبال از زنان خواننده ،گریبان چاک کردن برای مرتکبین حرام قطعی خدا .....

خدایا نکند تاریخ تکرار شود.ما طاقت حره و حجاج نداریم.

خدایا رحم کن به بندگانت  خدایا به ما رحم کن!


پی نوشت :کامنت ها گویای بسیاری از حقایق بود.خدا باب هدایت را برای همه ما بگشاید.



فرجام!

سلام ارمیا


بگذار بهتر بگویم سلام ارینب مشایخی .شاید مرا به خاطر نیاوری .ولی من تصویری واضح و روشن از تو توی ذهنم دارم.یادت می آید صبحگاه هایی را که توی نماز خانه قران می خواندی و همه غرق در سکوت گوش می کردند.روزهایی را که با نعیمه می رفتید مسابقات قران و تو همیشه رتبه میاوردی ؟الحق و الانصاف صدای خوبی داشتی .راستی خوابگاه هشتادو چهار یادت هست؟به یاد داری با همسرت قرار گذاشتی بودید راس ساعت نه به ماه نگاه کنید.دبیرستان که تمام شد تو رفتی دانشگاه ما امدیم حوزه .تو فلسفه خواندی ما دروس دینی .از این جا راهمان جدا شد و ولی تو همایش های فارغ التحصیلان معمولا بچه ها ازهم خبر می دادند.مرادی تورا توی دانشگاه علامه دیده بود.حالا تو از ایران رفته ای.و این چند روزه که من تو را شناخته ام زندگیم با بهت عمیقی رو به رو شده.باور نمی کنم ارینب دختر ارام و خوش صدای مدرسه حالا تبدیل شده به اولین خواننده محجبه اکادمی گوگوش.این روزها تا پشت سیستم می نشینم ناخود اگاه سرچ می کنم :اورینب مشایخی

این روزها به عکست خیره می شوم .همان چشم های سبز همان لب و دهان .همان صدا.کاش می فهمیدی تو را هم در مسلخ گلشیفته ها قربانی کردند.این روزها سربه سجده می گذارم انقدر می گویم اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا تا نفسم بند بیاید.


پی نوشت:حق دارید باورش همان قدر که برای من سخت بود شاید برای شما هم سخت باشد.اگر به صفحه فیس بوکش سر زدید ادرس وبلاگ مرا بگذارید و بگویید نشان به ان نشانی که دندان های نا مرتبی داشت و ارتودنسی کرده بود.در صورت انکار بگویید تا نشانه های بیشتری بدهم.

پی نوشت:کامنت ها بدون پاسخ تایید می شود .خودتان قضاوت کنید.


حاج اقای تابستانی!

بابا در روستای مادریش خانه ییلاقی کوچکی دارد که تابستان ها ازگرمای قم به انجا پناه می برد.حضور بابا کلاس های تفسیر و احکام و مجالس روضه را در روستا گرم می کند .به خاطر همین مردم به بابا می گویند حاج اقای تابستانی .بابا یار گرمابه و گلستان جوان ها و نوجوان های روستاست.استخرو فوتبال ومسجد پاتوق روز وشب انها.البته تعطیلات عید هم بابا سری به روستا می زند تا باغچه اش را سرو سامان دهد.روز عید جوان ها و نو جوان ها دسته دسته می ایند دیدن بابا تا عیدی بگیرند.بعضی ها با محاسن و بلوز رو شلوار و یقه بسته بعضی ها هم موهای فشن و آستین کوتاه و ابروی برداشته.بابا به همه دو هزارتومانی نو میدهد.توی روستا می گویند پول حاج اقا برکت دارد به خاطر همین بعضی ها پول پارسالشان را با رفقایشان نصف کرده بودند.بابا به جوان ها می گوید پول حاج اقا برکت ندارد پول حلال برکت دارد.توی زندگی دنبال روزی حلال باشید تا مال و جانتان برکت بگیرد.بابا برای خیلی از این جوان ها کار پیدا کرده مقدمات ازدواج فراهم کرده و به قول خودش صیغه عقد مفتی خوانده و حتی کادوی سر عقد داده.

اگر تمام لباس پیغمبر پوشیده ها با مردم با سیره رسول خدا رفتار کنند آیا کسی از دین گریزان می شود؟به قول بابا مردم بنده محبتند.

بابا معلم بزرگ من است.